مفهوم اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی این بود که که ولی فقیه نقش متعادل کننده ای در میان جناحهای مختلف نظام بازی کند و از ورود مستفیم به در گیریهای جناحی خودداری کند تا اصلاحطلبان به تدریج بتوانند با استفاده از بندهایی از قانون اساسی اصلاحاتی در جامعه و قوانین ایجاد کنند. ولی حالا که رهبر از این نقش تعادل عبور کرده و عملن به طرفداری از یک جناح وارد عمل گشته است، اصلاحطلبی به آن مفهوم پیش گفته دیگر ممکن نیست زیرا در تقابل مستقیم با رهبری قرار گرفته است.
نیروهای مخالف نظام به ناگهان پس از کودتای انتخاباتی شاهد ریزش نیروهای اصلاحطلب در سبد تغییر شدند
حکومت در موقعیت بسیار ضعیفی قرار گرفته است، از یک طرف وضعیت اقتصادی فاجعه بار شده است و از سوی دیگر اعتراضات مردم در یک سال و نیم گذشته بشدت حکومت کودتا را ضعیف و بی تعادل کرده است. همه اینها کم بود توفان کشورهای عربی همه حساب و کتابها را به هم زد و حکومت اسلامی را در موقعیت دنبال حوادث دویدن کشانده است. اصلاحطلبی مفهومش را از دست داده و خامنه ای به عنوان رهبر کودتا در مقابل مردم قرار گرفته است. دولت بی خاصیت و ناتوان است و از پس کارهای روزمره هم بر نمی آید. مجلس شورای اسلامی به شدت ضعیف و به هم ریخته است. مجلس خبرگان بی خاصیت و شورای مصلحت نظام هیچ کاره شده است. قوه قضاییه خرابه ای که ویرانتر شده است .
در چنین موقغیتی حکومت نمی تواند نیروهای سرکوب را از خیابانها خارج کند. خستگی و ریزش نیروهای سرکوب روزافزون گشته است و تردیدهای جدی در میان سپاه و بسیج بوجود آمده است. صدا و سیما رنگ باخته و بی آبرو در تمام این سالها ،دروغهای حاکمان را تکرار کرده و اخبار و تبیلغاتش کم اثرتر از همیشه شده است. مردم اخبار خود را از منابع دیگر دریافت می کنند. باید در انتظار لحظه موعود باشیم و با تمام توان در عین تلاش برای تغییر از خشونت پرهیز کنیم. حکومت کودتا فقط تهدید می کند و قادر به هیچ کار اساسی نیست. فساد سراسر این نظام را گرفته است و هر تلاشی برای مبارزه با فساد خود بر علیه حکومت عمل خواهد کرد. زمین خواران همان آدمخواران حاکم هستند و اژه ای در موقعیتی نیست که پرچمدار مبارزه با زمین خواران باشد. احمدی نژاد و مشائی در تلاش بیهوده برای پیوند میان ناسیونالیزم و مذهب، قرار است عید را در تخت جمشید،یعنی همان محل جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی برگزار کنند.
نظام مرده است و حکومت در دست تعدادی اوباش به رهبری علی خامنه است. به همین دلیل است که ده نمکی می شود استاد دانشگاه و استادان دانشگاه در خانه نشسته اند.
I am Seyed Ali Khameneii and understand that this is the end for me but I have no chice rather that killing people until I can, It’s like playing chess, Have you ever played chess?
آفرین. بسیار عالی بود.
حق مطلب بدرستی ادا شده و خوب گفتی،در اصل این مردم نیستند که باید نگران این نظام باشند بلکه این نظام است که باید نگران خودش باشه . عربی حرف زدن منو یاد آخوند ها میندازه ولی این یکی فرق میکنه بقول خودشون که میگن. الملك يبقي مع الكفر ولا يبقي مع الظلم
بهترین برداشت از وضع موجود بود امیدوارم با تداوم مقاومت مدنی هر روز نیروهای سرکوبگر بیشتر وبیشتر به بی خاصیتی خود پی ببرندشک نباید کرد که این حکومت رفتنیست ولی هنوز هم مردم باید بیشتر بدانند که هرنوع تفکر مذهبی افساریست که خود بگردن بسته وآنرا بدست رهبران مذهبی میدهند امیدوارم روزی برسد که مردم این درک را بیابند وروابط اجتماعی فی مابین انسانها را بر اساس احترام به انسان پایه ریزی کنند ودفتر جهل را برای همیشه ببندند.
ایران ما به گروگان گرفته شده و نظام در حال جان کندن است . و بخشی از نظام به نیروی سر نیزه به جان کندن اولدرم بلدرم میکند ،،
به سر نیزه میشود تکیه داد ولی روی سر نیزه نمیتوان نشست …درود ملت دلیر ایران به سپاهی و نیروی انتظامی با وجدان که همه چیز خود را به پول نفرختند
راهپیمایی های سکوت مردم حتی وقتی نمی توانند شعار بدهند فشاری شدید بر پایه های حکومت است که به تدریج آن را خواهد شکست. مردم مانند یک اسید آرام آرام حکومت ولی فقیه را می پوسانند.
Ba dorood bar shoma Hamrazem grami
Ta sarnegooni rejim fased khamenei