در این شرایط با تمام وجود وبا همه سلایق گوناگون از «شورای هماهنگی راه سبز امید »حمایت کنیم!

زمان را دریابیم وضعیت بسیار بحرانی است.هم برای حکومت هم برای جنبش. نیروی خود را هدر نباید داد و از کوچکترین امکانات سود باید برد.قطار حکومت ترمز بریده در حال حرکت است. رهبری حکومت  درایت و  کفایت لازم را دارا نیست. عده ای درون قطار به جان هم افتاده اند ولی این قطار در مسیر خود همچنان خراب می کند و می کشد. اما در بیرون نظرات مختلفی وجود دارد و کسانی مشغول جروبحث هستند. البته جر و بحث مفید است ولی نه در مسیر یک قطاری که ترمزش بریده است

عده ای معتقدند این قطار را باید نابود کرد و کسانی دیگر معتقدند که باید آن را به هر وسیله ای از حرکت باز داشت.کسانی دیگر می گویند که نه می خواهیم و نه توان این کارها را داریم وباید در این مرحله قربانیان را نجات دهیم.
سومین نظر مربوط به کسانی است که شورای سبز امید نام گرفته اند و در شرایط بحرانی وظیفه هماهنگی( نه رهبری) جنبش را بر عهده گرفته اند. در این مهم باید بتوانند همه یا اکثریت دیدگاههای مختلف را با هم همآهنگ کنند که به دلایل مختلف چندان در این مهم تا کنون توفیق نداشته اند. نخستین دلیل وجود سربازان گمنام امام زمان در حوزه مجازیست که به اختلافات کوچک دامن می زنند. دومین دلیل اینکه نیروهایی هستند که جنبش سبز را قبول ندارند و به آن به مانند رقیب نگاه می کنند، که در میان آنها مشخص می توان از مجاهدین و طیفی از سلطنت طلبان  نام برد. سومین دلیل عیر منتخب و ناشناس بودن این شوراست که بخاطر شرایط ناگزیر چنین است. شاید این دلیل عدم انطباق تصمیمات با شرایط سنی کنشگران جنبش باشد . در حالی که اکثریت کنشگران جنبش پر شورو شر و جوان هستند، اطلاعیه های نوشته شده بازتاب این همه شور و التهاب نیست. آقای موسوی بااطلاعیه های خود این شور را تا حدی انعکاس می داد در حالی که یک شورا که باید راجع به هر کلمه متن به توافق برسد،آن هم در شرایطی که هر روز ممکن است لو بروداز چنین توانی برخوردار نیست.
باید شرایط را درک کرد
واقعیت این است که عده ای در زندان و بیرون از زندان در خطر له شدن زیر چرخهای قطار هستند و اگر آنها را نجات ندهیم هر روز شاهد مرگ عزیزان خود خواهیم بود. در چنین شرایطی وجود شورا با همه کمی و کاستی ها ضروری است و باید یکدل و یکصدا از خواست واحد نجات زندانیان حمایت کنیم.زمان تنگ است و عزیزان ما در بند. جان مجید و باستانی و بسیاری دیگر در خطر است و هاله را در مقابل چشمان همه کشتند. راهپیمایی سکوت در پیاده روها را اگر کسی قبول ندارد، بیاید اگر می تواند وسط خیابان شعار بدهد،یا ……شورا توان جلوگیری از وی را ندارد. ولی به نظر من بسیاری از مخالف خوانی ها از سوی نیروهایی است که بر شمردم. سازمان مجاهدین دشمن جنبش سبز است به این دلیل ساده که با پیروزی این جنبش یک تعداد رئیس جمهور و وزیر و وکیل روی دستشان باد می کند و از همه بدتر رهبر مسعودکه مثل رهبر خامنه ای همه پیش گویی هایش نقش آب خواهد شد. گروهی از سلطنت طلبان هم که خود آقای رضا پهلوی را هم سازشکار می دانند در این صف هستندٍ، از حق نباید گذشت که خود آقای رضا پهلوی نظراتش معقولتر از این دسته از سلطنت طلبان است
وضعیت نیروهای اطلاعاتی هم که مشخص است.آنها نه همیشه و الزامن با نام خود که با نام سبز وارد می شوند تا بی اعتمادی و نفاق ایجاد کنند، نتیجه اش هم این می شود که ما نمی توانیم تشخیص دهیم که کدام منتقد سبز است و کدام در لباس سبز و به همین دلیل باید در دام هر منتقد مساوی اطلاعاتی هم نیفتیم. کار سخت و پیچیده ایست ولی ما از سخت هم سختریم و پیروز می شویم چون حق با ماست.

1 دیدگاه

  1. sobh · جون 4, 2011

    من یک میکرون در آقای خامنه‌ای، غل و غش یا ناخالصی ندیدم …

    http://www.salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=149&catid=45

بیان دیدگاه